بلوچ الف

بلوچستان سرزمین مهر دیار یکرنگی و پر رنگی

دوستان معرفی میکنم ( عشقمو )

دوستان معرفی میکنم 😊 

عشقم بچه ها ، بچه ها عشقم

“عزیز بودن” جرم نیست

امتیازیست که “تو” در قلب من داری و “خیلی ها” ندارند

😂😂😂😂 

خیلیم خوشگله 😐 

 وَ مِنْ شرِّ حَاسِدٍ اذَاحَسَد 

😊😊😊 

امیدوارم همتون شوهر کنید 😂 

منو این این منو این خیلیم بهم میایم 

جفتمون عین همیم اگه اینو میبیند 

یعنی منو دیدین 😊 

  ۰۵ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۴۵ ۳۲ دیدگاه   ۲
علیــ ـرضا

پست آخر 😢

خواب نمیبَرد مرا


یار نمیخَرد مرا


مرگ نمیدَرد مرا...


آه ...


چه بی بها شدم 

#عباس_معروفی



  ۰۴ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۴۵ ۲۵ دیدگاه   ۴
علیــ ـرضا

ماه های بلوچی

هر قوم و ملتی از قدیم الایام ماههای مخصوص به خود را داشته‌‌اند و قوم بلوچ نیز یکی از این اقوام است که ماههای مخصوص به خود را دارد و اینکه تعدادی از ماههای آن مشابه زبان فارسی است دلیل بر اقتباس آنها از فارسی نیست، چرا که این دو قوم هر دو ریشه آریایی دارند و اشتراک واژگان و کلمات در این دو قوم مشتق از زبان پهلوی است که زبان مشترک ایرانی‌ها بوده است.


اسامی ماهها که در بین بلوچ‌های منطقه سراوان رایج هستند بدین قرارند:

1. مهرگان Mehregan معادل فروردین: زمانی که هوای خوب و معتدل ناگهان به مدت سه روز سرد می‌شود و با توجه به ضرب المثل‌ بلوچی برای زمان شروع این ماه «تی توک که ارهنارو، شنک ار تلارو» منظور موقعی است که درخت انار شروع به شکوفه دادن کرده و بزهای کوهی می‌زایند. این زمان بدترین موقع برای شکار است، چرا که باعث می‌شود شکارها بوی شکارچیان را احساس و فرار کنند.
2. زرد بهار Zard bahar معادل اردیبهشت:
موقع گرایش سبزه‌های اوایل بهار به زرد
3. گدگ ترک Gadag Terakk معادل خرداد: وقتی که پوست بادام‌های کوهی شروع به ترکیدن کرده و می‌افتد.
4. هادر Hader معادل تیر: موقع رفتن عشایر به شهر برای جمع‌آوری خرما و وزش باد لوار که باد گرمی است و باعث پخته شدن خرماهای نارس می‌شود.
5. هامین Hameyn معادل مرداد: موقع رسیدن خرماها
6. ایرهت یه بهبو Eyraht Ya bohbo معادل شهریور: موقع جمع‌آوری خرما
7. بهشت Bahest معادل مهر: موقع شخم زدن زمین برای کاشت جو و گندم
8. وردارک Wardarok معادل آبان: موقع برگ ریزان
9. مزرء Mazra معادل آذر: موقع شروع سردی
10. دی Day معادل دی: موقع شروع چله زمستان
11. مردار Mordar معادل بهمن: موقعی که درختان خشکیده بر اثر سرمای شدید چله زمستان به صورت مرده معلوم می‌شوند.
12. شهریرSahreyr معادل اسفند: موقعی که شدت سردی هوا پایین آمده و هوا مطبوع و دل‌انگیز می گردد.

  ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۳۵ ۱۴ دیدگاه   ۰
علیــ ـرضا

دیدنت

واژه ای برای سرودنت نیافتم 

 آخر واژه ها هم با دیدنت خودشان را گم کرده اند!

 متن از دوست عزیزم وحید 
  ۰۲ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۴۸ ۱۸ دیدگاه   ۱
علیــ ـرضا

کمی آن طرف تر

از دور می آمدم گرما و حرارتش را حس میکردم حرارتی که در تمام روزنه های پوستی ام نفوذ کرده و مرا به سجده ی خود دراورده....تک درختانی عظیم ک فقط خدا حوصله ی درست کردنشان را دارد.. بویش را استشمام میکنم بوی خون گرمی مردم بلوچستان و بوی تمام غذا های لذیذی ک ادمی را مدهوش میکند...آری اینجا بلوچستان است با مردمانی خونگرم و مهربان ....پیرمرد تنهای سالخورده ایی را در زیر نخلی عظیم دیدم ک انگار تمام لذت زندگی اش در پیچیدن همین یک (سُند ) خلاصه شده است...کمی آن طرف تر بچه های پا برهنه با یک توپ پلاستیکه چند لایه ای را دیدم که در لا ب لای سنگ های نوک تیز بازی می کنند...گویی هیچ کس و چیز مانع رسیدن به هدفشان نمی شوند... کمی آن طرف تر خودم را دیدم که در حال سجده کردن خداوند بودم... از خدا بابت خلق بلوچستان سپاسگذارم....

  ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۰۵ ۲۰ دیدگاه   ۲
علیــ ـرضا