علاء الدین و چراغ جادو... نه نه ببخشید چراغ نفتی علاء الدین 😂
چقدر میچسبد چای ☕ #بفرمایید
#نوستالژی
#پاییز🍁
علاء الدین و چراغ جادو... نه نه ببخشید چراغ نفتی علاء الدین 😂
چقدر میچسبد چای ☕ #بفرمایید
#نوستالژی
#پاییز🍁
خوب تماشا کن. هزار هزار پروانه در چشمان معصومش پر گشوده اند. آنهمه فرشته را در نگاهش مى بینى ؟
جواد قارایی
پَه چَمان ( به چشم )
تو شاد ببئ ْمَن وتا سازئنا ،پَه چمان
(تو شادشی من خودمو می سازم ، به چشم)
تو وپسئ من تَرا نازنئنا، پَه چمان
(تو بخوابی من واست لالایی می خونم ، به چشم)
تو بیا دلِ منی مرهمُ درمانی بکنت
( تو بیا برای دل مرهم و درمونم باش)
من وتی دلا په ته تازیئنا ،پَه چمان
(منم این دل مو به دورت می گردونم، به چشم)
تونَذانئْ کِه مَنی دلْ پَه نام تَه زِندَگِنْ
( تو نمیدونی مگه این دل بنام تو زنده است)
پَه نام تَئ وَتی دلا سوْچینا ،پَه چَمان
(بنام تو من این دل ُ می سوزنم ، به چشم)
دامنت بوی گل ریحانن په منی خاطرا
(ببین بخاطرم دامنت بوی گل ریحان میده و )
بیاکه من په تئ جامَگئ دوچیْنا ،پَه چَمان
( بیا که منم برات یه پیراهن می دوزم ، به چشم)
تو گوشه منی دل زنگارن ؛زنگ گلاسئ
(تو میگی دل من زنگ زده ، زنگ آهن )
من گلاسئ دلا په ته سک شوْدئنا ،پَه چَمان
( من همین دل آهنی زنگ زدمو می شورمش ، به چشم )
وَتی دلا صافی کَن ،گوْن مَنی خاطرا هانی من
( دل تو بخاطرم صیقلش کن هانی من )
مَن کُلْ ءِ دلا پَه خاطرِتْ روْپیْنا ، پَه چمان
( منم کل دل مو بخاطرت جاروش می زنم ، به چشم)
#مرید
گیسوانت
تار به تار
مو به مو از آن من ِ باد
و از تمامی سرزمین ها
تنها قلب وحشی تو، موطنم. .
"پابلو نرودا" .
روستای اعجاب انگیز درک؛
شهر #زرآباد، شهرستان #کنارک، #بلوچستان
بعلت گرفتاری ها , شرمندتونم وب هاتون چک نمیشه
ان شاء الله بزودی بجمعتون اضافه میشم .
تا دیدار مجدد در پناه الله