لب ساحل
دو ردپا
چند صدف
و سکوت دریا
ماسه ایی از دستم می ریزد
و من به افق ها خیره
-چه غروب پاکی-
بی تفاوت بودم
به سکوت دریا
به انحنای امواج
و این صدای مبهم
در وجودم
که خاطراتی است
از تو
چند قدم می گذرد
از تنهایی من
اما باز
دو ردپا دنبالم می آیند
کسی نیست جز من
و این صدای مبهم
که ردپا از تو داشت. ...
۲۰ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۱۰